جدول جو
جدول جو

معنی عقده رأس - جستجوی لغت در جدول جو

عقده رأس
(عُ دَ / دِ یِ رَءْسْ)
عقدهالرأس. محل تقاطع فلک حامل و مایل قمر در سر دایرۀ مفروضه. رجوع به عقده و عقده و عقدتین و عقدۀ ذنب شود:
کجا ماند جهان را روشنائی
چو خورشید افتد اندر عقدۀ رأس.
سنائی.
بگسلد ار حد کند عقدۀ رأس و ذنب
بر درد ار رد کند پردۀ لیل و نهار.
خاقانی.
بر رخ فگنده زلف مجعد چو مشک ناب
یعنی قرین عقدۀ رأس است آفتاب.
سراج المحققین (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا